محل تبلیغات شما

درست وقتی که اصلا انتظارش رو نداری و یک شب قشنگ برات رقم میخوره. مزش ، هم خیلی بیشتره هم به یاد موندنی تر میشه. و امشب یکی از اون شب ها برای من بود. واقعا خیلی ذوق کردم و تو اون لحظه ها به هیچ چیز فک نمیکردم و فقط خوشحال بودم خیلی خوشحال بودم من وقتی که از ته قلب خوشحال میشم حالا برای هر موضوع کوچیک با بزرگی که میخواد باشه مهم نیس. مهم صداقت پشت اون حرف یا عمله. واقعا هیچ چیز دیگه ای تو ذهنم یا به چشمم نمیاد و همه چیز در اون زمان فقط خوشحالی محضه مثل حدود دو هفته قبل که رفته بودیم بیرون و من بعد از خیلی مدت ها که دلم میخواست یه بازی رو بکنم بالاخره اون روز رفتم و بازی کردم از خوشحالی اون لحظه ها و اینکه بالاخره اون بازی رو کردم انقد خوشحال و رو ابرا بودم که اصلا متوجه خرید های وسیع سورپرایز امشب نشدم و وقتی امشب فهمیدم از تعجب داشتم شاخ در میاوردم که چطور من متوجه این حجم بزرگ نشدم و حتی ذره ای شک نکردم که همه میگفتن ما همش نگران بودیم الان تو بفهمی ولی انقد از اون بازی شاد و خوشحال بودی که اصلا متوجه چیز دیگه نشدی و همش داشتی راجع بازی حرف میزدی و ذوق مرگ بودی

ps: از این مدل شب ها برای همه اتفاق میوفته در ابعاد و اندازه ها و موضوعات مختلف و برای من هم قبل تر هم بوده شب هایی که واقعا فراموش کردنشون سخته و شاید محال که از ته ته ته ته دل خوشحال شدم اما به غیر از این شب های قشنگ. شب هایی هم هست که به دلایل دیگه به هیچ وجه فراموش شدنی نیستن

*ps: امشب حتی مصمم تر شدم که کاری رو که شروع کردم حتما حتما حتما به پایان برسونم موفقیت آمیز من میتونم.باید بتونم.

علاقه و محبت یا "وابستگی"...؟؟؟

افکار عجیب و غریب شاید!

لحظات گرگ و میش قلب...

اون ,شب ,ها ,بازی ,رو ,خوشحال ,ته ته ,که اصلا ,به هیچ ,هیچ چیز ,که از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها